تا بعد
"زین همرهان سست عناصر دلم گرفت
شیر خدا و رستم دستانم آرزوست"
میروم تا بعد از عید.
سال نو بر همه ی شما دوستان مجازی مبارک
باران من
دلم که می گیرد دیگر خنده ام نمی گیرد
خنده ی من بخند که لبخندت آرزوست
اسفند
اسفند که میاد هیچکس حواسش بهش نیست. همه یا در تدارک آینده هستن یا درگیر کارهای گذشته.
اسفند که میاد هیچکس نمی فهمه کی اومد ٬ کی رفت ٬ اصلا برای چی اومد ٬ برای چی رفت.
از این اسفندها زیاد میاد و میره و ما حواسمون نیست .
کاش میشد از اسفند استفاده کرد .
اسفند زندگیمون داره میگذره ٬ نیاد روزی که توپ تحویل سال رو بزنند و ما از اسفند استفاده نکرده باشیم .
پی نوشت : این اسفند اون اسفند نیست.
سنگ پای قزوین
روز درختکاری و سیزده به در فراموشتان نشود خدایی نکرده.
تنها رسانه ما
امروز ما در حال توسعه هستیم
قلبهای کلنگی ما را
بیلهای مکانیکی شخم زدهاند
و میان آشپزخانههای Open و توالتهای فرنگی
سرگردان شدهایم
امروز برای مقابله با ناوهای تمدنبر
به انواع گفتمانهای وارداتی
و ترجمههای مختلف، از لویاتان Hobbes
تا پایان تاریخFokuyama
تا بُن دندان مسلح شدهایم
و میتوانیم ساعتها در قطارهای چینی مترو
درباره انتظار بشر از دین فَک بزنیم
امروز ما در حال توسعه هستیم
مردانِ Offline
دخترانِ MP3, و MP4
و کودکانِ پیامگیر
شبکههای متنوع قرآن و معارف
و مسابقههای همیشگی پیامِ کوتاه
C
D
DVD
LCD
LSD
LG
تا کره جنوبی هست
نیازی به نیمکرههای مغزمان نداریم
و میتوانیم با خیال راحت
پربینندهترینهای Google را جستوجو کنیم
...
سرفه کن، برادر شیمیاییام
سرفه کن، طبقۀ دهم بیمارستان ساسان
سرفه کن
چراکه صدای تو
تنها رسانۀ ماست!
# از شعر بلند سفر بمباران
سروده علی محمد مودب

