لطفن سکوت را رعایت کنید
می رویم سبدِ کالایِ مان را بگیریم . سکوت .
می رویم سبدِ کالایِ مان را بگیریم . سکوت .
تمام رُخ ، سه رُخ یا نیم رُخش فرقی ندارد ؛ با پس زمینه ی سفید .
قابَش کنید و بزنید به دیوار اتاق .
چشمِ تان که به چشمَ ش بیفتد ،
رُخ در رُخ می شود .
حواسِ مان هست ، حواسِ تان باشد لطفن .
من الله اکبرَم را ۹ شب می گویم ، مرا با تفرقه کاری نیست ؛
من چشمَ م را به روی واقعیت می گشایم ، مرا با توهم میانه ای نیست ؛
من احترام می گذرام به انتخاب هم وطنانَ م ، مرا با توهین کاری نیست ؛
من ایمان دارم به ایرانَ م ، مرا با بی اعتمادی میانه ای نیست ؛
من چشمِ دیدن شادی دیگران را دارم ، مرا با تنگ نظری کاری نیست ؛
من تبریک می گویم به مردم ایرانَ م ، مرا با حسد میانه ای نیست ؛
توضیح : این "من" من نیست ؛ مردم ایران است . انشاالله.
اصل : انتخاب حجت الاسلام دکتر حسن روحانی را به ایشان و هوادارانشان و همه ی ایرانیانِ عزیز تبریک می گویم . صمیمانه دستانشان را می فشارم و در حد بضاعت اندک خویش در مسیر اعتلای ایرانِ عزیز یاورشان خواهم بود . انشاالله.
سالی اگر نو شد مبارکتان .
جايتان را پيدا کنيد ؛
در ميان .
بعضى اوقات به اين فکر مى کنم که گاوهاى شيرده گاو تَرَند يا گاوهاى شيرنده. در نگاه اول به نظر مى رسد گاوهاى شيرده گاوتَر باشند. چون هم گاو هستند و هم شير مى دهند که اين خودش يک نوع خريَّت است و خريَّت هم نشان از گاو بودن است. پس مى توانيم نتيجه بگيريم که گاوهاى شيرده گاو تَرند. اما جور ديگرى هم مى شود به قضيه نگاه کرد. گاوهايى که شير نمى دهند ، يا مجبورند زمين را شخم بزنند و بارکشى کنند و در واقع خرکارى کنند يا مجبورند گوشت خود را بدهند و بميرند. خب خرکارى هم خودش يک نوع خريَّت است و خريَّت هم همانطور که قبلا گفته شد از نشانه هاى گاو بودن است. پس اينجا هم مى توان نتيجه گرفت که گاوهايى که خرکارى مى کنند گاو تَرند. گاوهاى گوشتى هم قصّه اى شبيه به همين دارند.آنها مجبورند جان بدهند که طبیعتا اين کار هم خريَّت است و با توجه به اينکه خريَّت از نشانه هاى گاو بودن است مى توان گفت گاوهايى که جان مى دهند هم گاو تَرند.
با توجه به همه ى اين صحبت ها شايد بتوان نتيجه گرفت که اصولا همه ى گاوها تَرَند.
این را گفت و کافر شد .
نان را به نرخ ديروز بخوريد , ارزانتر است .
نمی دانم چرا .
بعد به بهانه ی نبود امکانات و رفاه ، نبود آرامش و عدم توجه مسئولان سر خر را کج می کنید به سوی فرنگ .
فرزندانتان از ننگ عافیت طلبی شما سربه زیر به دنیا خواهند آمد . حاشا به غیرتتان .
پی نوشت 1 : اوضاع سخت هست ، مشکلات هست ، اما عافیت طلبی دلیل اصلی فرار مغزهاست .
پی نوشت 2 : پایداری کنید ، بمانید و سرزمینتان را بسازید .
دنیا را زیاد سیاه می بینم .
- بهترین احوال را برایتان آرزومندم .
چند قُلُپ اکسیژن کفایت می کند .
که اگر بود برای یکبار هم که شده در این همه چرخش ما سر و ته می شدیم .
قبلا هم گفته ام ؛ به دوستانتان سلام کنید .
چون وقتی بدون خداحافظی می روند تنها یادِ سلامهاشان اندوه دل را تسکین می دهد .
تذکره : فرزادِ عزیز بدون خداحافظی رفتی و من مانده ام با یک دنیا سلام .
تذکره 2 : رفیقم در دیار غربت درگذشت . مهمانش کنید به فاتحه ای .
انگار که سوال احمقانه ای شنیده باشد جواب داد : برای زیارت .
پرسید : زیارت آمده ای که چه ؟
پاسخ داد : که سلامتی بگیرم .
پرسید : سلامتی میخواهی که چه کنی ؟
پاسخ داد : که بتوانم به زیارت بیایم .
زیارت می آمد که سلامتی بگیرد . سلامتی می خواست که به زیارت بیاید .
چه دور عاشقانه ای . چه دور خالصانه ای .
پی نوشت : این پست تکراری است . چه کنم ٬ احساس تکرار را دوست دارد . آقا را دوست دارد.
این روزها تورم بیداد می کند . به باغ سیبی هم نمی توانیم بهشت را باز پس گیریم .

طنز تلخ , قهوه ی اسپرسو تعطیل شد.
وقتش رسیده بود از زیر این همه گرد و غبار بیرون بیایی .
وقتش رسیده بود .
سومالی کشوریست در شرق آفریقا . آفریقا که میدانید کجاست . همان قاره ای که در چند ماه اخیر بواسطه ی رخدادهایی بسیار بر سر زبان ها بود . انقلاب تونس ٬ مصر و جنگ لیبی . البته ما که آخر نفهمیدیم در لیبی چه کسی با چه کسی میجنگد ٬ گرچه هر چه هست خوب است . این را پرزیدنت اوباما تلویحا فرموده و برای سربازانش که در لیبی بخاطر امنیت دنیا میجنگند دعا کرده ٬ سر سفره ی افطار در ضیافت کاخ سفید . حتما بعد از افطار هم رفته و سریال پنج مایل تا بهشت را دیده . بعد از آن هم نشسته پای بازی بارسلونا با گزارش عادلِ خودمان . آخر هرکه باشی {حتی پرزیدنت اوباما} نمی توانی از خیر دیدن بازی مسی (Lionel Messi) بگذری . شنیده ام پیشنهاد دویست میلیون دلاری رئال مادرید را رد کرده است . نمیدانم دویست میلیون دلار به پول ما چقدر می شود وقتی چهار صفرش را بردارند اما به گمانم آنقدر می شود که او بتواند یک بستنی دویست و پنجاه هزار تومانیِ برج میلاد رابخرد و لیس بزند .{ با روکش طلا } . البته اگر قیفی باشد . گرچه همه ی اینها مشروط به این است که از این بستنی های ایرانی مثل خیلی از چیزهای دیگر ایرانی در اروپا پیدا شود . مثل همین فیلم های ایرانی که در اروپا یافت می شود . مثلا همین " جدایی نادر از سیمینِ " خودمان . کلی هم در اروپا طرفدار پیدا کرده و فروخته . نمیدانم اروپایی ها میفهمند که سیمین می خواست از نادر جدا شود ولی این جدایی به پای نادر نوشته شد یا نه ؟ در هر حال تا فراموش نکرده ام بگویم که این روزها که پرزیدنت اوباما یک پایش در ضیافت افطار کاخ سفید است و پای دیگرش در اتاق جنگ لیبی ٬ این روزها که لیونل مسی پیشنهاد دویست میلیون دلاری را رد کرده و به فکر لیسیدن بستنی با روکش طلا در برج میلاد است ٬ این روزها که نادر از سیمین جدا شده تا اصغر {فرهادی} بتواند به آلمان برود ٬ این روزها که ماه مبارک است و سفره های افطار پهن است و سریال های جن و فرشته و شیطان روی آنتن ٬
روزانه پانزده کودک در سومالی بر اثر گرسنگی می میرند .
توضیحات : شماره حساب ۹۹۹۹۹ بانک ملی به نام جمعیت هلال احمر ایران آماده ی دریافت کمک های شما برای سومالیایی هاست .
پی نوشت : عنوان سرود ملی سومالی این است : "سومالی ٬ از خواب برخیز " . خطاب به سومالی میگویم : اگر بیدار شدی ما خواب زده ها را هم بیدار کن .
یک مراسمی اینجا یرگزار شده و ما هم در آن شرکت داده شده ایم . مراسم از این قرار است که ملت باید بروند و به بهترین قالب رای بدهند . در سه بخش " زیباترین هدر " ٬ " زیباترین قالب " و "حرفه ای ترین قالب" . توصیه میکنم برای زیباترین هدر نام مبارک " چه صبری دارد خدا " را در صندوق بیندازید . منظورم همین سنگ قبریست که رویش حک شده چه صبری دارد خدا . برای زیباترین قالب هم حتما همگی موافقید که "یادداشت های اتفاقیه" انتخاب خوبیست . نمیدانم وبلاگ "ذهن مرا دنبال کنید" هم در این مراسم شرکت کرده یا نه ٬ اما بی شک قالبش از همه ی ما حرفه ای تر است .
پی نوشت : بسیاری از دوستان از رنگ قالب من ناراضی بودند . به روی چشم . در اولین فرصت آن را تغییر خواهم داد .
پی نوشت ۲ : وبلاگ "وقتی دلم تنگ می شود" هم که مدیرش از شاگردان خودمان بوده است گزینه ی مناسبیست برای حرفه ای ترین قالب . گرچه زیاد حق شاگرد و استادی را رعایت نمیکند .
به خودم اجازه میدهم در مورد دیگران قضاوت کنم .
به خودم اجازه می دهم تصمیمات دیگران را تایید یا رد کنم .
به خودم اجازه میدهم خدا خدا کنم که : کاش آقا حسام نفهمد .
من آدم بدی هستم که با ایمان به همه ی خوبیهایتان باز بدی می کنم .
من آدم بدی هستم . باور کن .
پی نوشت : کاش از خواندن من دلتان نشکند . که اگر بشکند من هم میروم در جمع فراوان آدم هایی که این روزها دل شما را می شکنند . و آنوقت باید خدا خدا کنم که آقا حسام نفهمد که دلتان را شکسته ام .
انتخابات تمام شد . اکثر بچه ها شرکت کردند و آرا خیلی به هم نزدیک بود . و اما چند تشکر :
+ از گروه طراحی وب یو دیزاین و بویژه آقای اژدری که زحمت طراحی واجرای سامانه ی رای گیری رو کشیدند بسیار بسیار سپاسگزارم . باشد که جبران کنیم .
+ از همه ی عزیزانی که کاندید شدند و آنهایی که باید می شدند و نشدند سپاسگزارم .
+ از همه ی عزیزانی که رای دادند ٬ همه ی عزیزانی که رایشونو پس گرفتند ٬ عزیزانی که اغتشاش کردند ٬ عزیزانی که ما با رایشون پز دادیم و دوستان زحمت کشمان در معاونت آسفالت شهرداری پایتخت به شدت سپاسگزارم .
خسته شدیم از بس فاز منفی دادید و آه و ناله کردید .
ما جهان سومی ها را به حال خود واگذارید و به جهالت های مدرن خود بنازید .
بساطتان را جمع کنید ای پیرزن های غر غرو .
پی نوشت 1 : این روزها حتی زمین خوردن کودکی در بازی فوتبال تقصیر جامعه و شرایط روزگار است .
پی نوشت 2 : جهان سوم از بزرگترین دروغ های عصر ماست .
پی نوشت 3 : هرچه تولیدشان کمتر ، مصرفشان بیشتر ؛ این پیرزن های غر غرو .
پی نوشت 4 : شمعی روشن کنیم .
{ پدرم روضه ی رضوان به دو گندم بفروخت من چرا ملک جهان را به جوی نفروشم }
{ پدرم روضه ی رضوان به دو گندم بفروخت ناخلف باشم اگر من به جوی نفروشم }
سرکار خانم مشیری که همه ی بچه های کلاس عاشق دختر چشم سبزش بودند .
معلم کلاس دوم
سرکار خانم هوایی که پسرش امین ٬ دوست صمیمی ام بود .
معلم کلاس سوم
سرکار خانم پورکی که صبح های زمستان دستهای همه ی بچه ها را یکی یکی با دستانش گرم میکرد.
معلم کلاس چهارم
سرکار خانم برومند که ایام امتحانات مینشاندم کنار دست مهدی و میگفت جواب ها را برایش بگو .
معلم کلاس پنجم
سرکار خانم آزادی که تا روزهای آخر سال میخواستم از کلاسش بروم .
دوران راهنمایی
جناب آقای معمار که بواسطه ی دوستی با پدرم هیچوقت پس گردنی هایش را نخوردم .
دوران دبیرستان
جناب آقای سازش که اولین تجدیدیِ عمرم را مرهون این نازنین مرد هستم .
دوران دانش گاه
سرکار خانم مهندس نامیان که اولین استاد معماری ام بودند .
اینها قهرمانان من هستند .
نورسیده : سرویس فرهنگی نشریه ی کوچه پس کوچه های کاغذی بروز شد .
نورسیده 2 : بعضی ها لطف کردند و به من تبریک گفتند . معلمی شأن دارد . و این شأن یک شبه حاصل نمی شود . و هنوز خیلی مانده تا من معلم شوم . شأن معلم را حفظ کنید .
برای اینکه مبادا بخواهم چشم در چشمشان شوم
سر به زیر شده ام .
این روزها دیوانه ای هم که با خودش حرف می زند مردم گمان می کنند دارد با هندز فری صحبت می کند .
برگشتیم .
نورسیده : یکی از مُهر های حرم در جیبم جا مانده است . خدا را شکر که امام رضا علیه السلام در شیراز شعبه دارد .
السلام علیک یا شاهچراغ
این روزها اعراب ( با خون خود ) میخ می کوبند .
پی نوشت : فردا نوروز شروع می شود . نوروزتان پیروز .
نو رسیده : سرویس فرهنگی هنری نشریه ی کوچه پس کوچه های کاغذی شروع به کار کرد . اینجاست
خودم که می خوابم خوابهایم بیدار می شوند.
در خوابهای خودم و در بیداری خوابهایم تو را می بینم ای تعبیر خواب خوش دلدادگی.
پی نوشت : این هم تکراریست اما لازم بود .
این زمین گرد .
پی نوشت : گرچه تکراریست اما لازم بود .
این قدر مسلمان شده اند که قرآن بر سر نیزه میخوانند .
شکر
نورسیده : تعدادی از اهالی کوچه پس کوچه های کاغذی در حال آماده شدن برای کنکور هستند .
برای همشون آرزوی موفقیت دارم .
مدتی پیشتر کیفم را بردی با متعلقاتش .
امروز هم زاپاس ماشینم را بردی بدون آچار چرخش .
باید به فکر دزدگیری باشم برای شخص خودم ، اینقدر که تو بیهوده پسندی .
نو رسیده : بچه های شیراز اینجا را حتما بخوانند .
نورسیده ۲ : با تشکر از مژده خانم بابت طراحی قالب .
این روزها که در دنیای مجازی همه به دنبال نان و نام و فان* هستند یکی از اهالی کوچه پس کوچه هایمان اینجا گلریزانی به راه انداخته و سبب خیر شده است . دست مریزاد آقا مهدی .
* فان همان fun خودمان است . نمونه اش این انتخابات بی مایه ی وبلاگی .
با اجازه ي دوستان به دلايلي از انتشار ويژه نامه ي صوتي كوچه پس كوچه هاي كاغذي صرف نظر كردم . ( فعلا )
- از همه ي بچه هايي كه زحمت كشيدند و صداهايشان را برايم ارسال كردند يك دنيا سپاسگذارم . يك دنيا .
- بي شك امام ، آن نجواهاي عاشقانه ي تان را شنيده ، مباركتان باشد .
- از اينكه به زحمتتان انداختم ، خيلي خيلي عذر مي خواهم .
- يك تشكر ويژه هم دارم از همسايه هاي جديد .
- بگذاريد فعلا از حسين چيزي نگوييم .
برای عکاسی -
بیهودگی هایت زیاد شده است .
ای کاش ترکت کنم .
نورسیده : مطلع شدیم آرم " حزب موتلفه وبلاگی " یک سرقت (غفلت) هنریست از آرم " شبکه فعالین ازدواج " .
شایدم بر عکس . این از همان بیهودگی هاست .
کیفم را که دزدیدی ٬ غافل از اینکه دستانم آزاد شده اند ٬ ناراحت شدم .
مدارکم را که بردی ٬ غافل از اینکه از نامها آزاد شده ام ٬ ناراحت شدم .
غافل از اینکه می توانم دست در جیب ٬ فارغ از بند نام و نشان ٬ خیابانهای پاییز را نفس بکشم .
نورسیده : مدارکم پیدا شد ٬ کیفم نه .
امروز بنده ای از بندگان خدا وقتی برگه ی دعوتنامه اش را از یکی از کشورهای فرنگی دید
گفت : این سند آزادی من است .
پرسیدم آزادی از کجا و او پاسخ داد از ایران .
هرچه مرور میکنم می بینم چه بندی زیباتر از ایران ؟!
پیش خود تصور کنید وزارت ارشاد مجوز چاپ برای یک کتاب از یک نویسنده ی معروف صادر نمی کرد .
مثلا کتاب " آن روز که من روسپی شدم " نوشته ی "م . ر " یا " م . ش " ٬ شاید هم " ش . ر " . مثلا.
باز هم پیش خود تصور کنید عکس العمل جامعه ی به اصطلاح فرهیخته و روشنفکر ما را که ای داد و ای بیداد ٬ جهانیان به فریاد ما برسید که فرهنگ را آب برد و هنر را باد .
تصورتان را تا همینجا نگه دارید ٬ حال واقعیت را ببینید . کتاب آسمانی مان را آتش زده اند و اگر شما صدایی از دیوار شنیدید از این قشر به اصطلاح ٬ تاکید میکنم به اصطلاح روشنفکر ما هم خواهید شنید .
حاشا به غیرتتان . حاشا به غیرتمان با این روشنفکر هایمان .
شمشیر و نبرد و صبر .
زهرا و درب شکسته و صبر .
یتیم و نوازش و صبر .
عقیل و آتش و صبر .
مالک و زهر و صبر .
نخلستان و چاه و صبر .
محراب و ضربت و وصال یار و بی صبری .
"علی بن ابی طالب"

مکان : ایران - روستای ابیانه
زمان : مرداد ۸۹
کم کم عادی می شود . کمی که میگذرد می شود عادت .
چشم باز می کنی میبینی محتاجش شده ای ٬
این قافیه ی باخته .
این جمله را "رُهام" پسر بچه ی همسایه ٬ امروز به من گفت.
چه فیلسوفان بزرگی اند این بچه های کوچک .
بازی را جدی نگیر ولی جدی بازی کن.
حق را بگو و باطل را نپذیر ٬
ای نازنین دعوت شده ی من.
خودم که می خوابم خوابهایم بیدار می شوند.
در خوابهای خودم و در بیداری خوابهایم تو را می بینم ای تعبیر خواب خوش دلدادگی.

بدون ربط / از ساخته های یک معمار خوب