اما سبز

تو کسی نیستی آخر، نه مرادی، نه مرید
نه معاویه، نه مولا ، نه حسینی، نه یزید
تو یکی هستی مثل همه لبریز خلل
این همه خبط و خطا از تو بعید است بعید
از تو و خیل شمایی که شمایید هنوز
که نه اویید و نه خویش اید، گرفتار من اید
که شما دل نسپردید به همراهی عشق
که شما بر سر آنید فقط دل ببرید
که شما گوش ندادید به حرف شهدا
که شما رحم نکردید به فرزند شهید
دل ندادید به سالاری آن روح رها
پی نبردید به سرداری آن راز رشید

شعر من بازی سبز خط و نقاشی نیست
خاک ایران همه بوم است، خجالت بکشید
نه بلندید و نه پست اید و نه طاقید و نه جفت
نه امیرید و نه میرید و نه عبد و نه عبید
دین و دنیای شما بازی با خون خداست
بیش از این نقشه به میدان محرّم نکشید
چوب خشکی که به خود رنگ زند نیست درخت

سبز باشید به شرطی که کمی سبز شوید
دل تان سبز، اگر سبزید سرهاتان سبز
سبز مانید و بمانید همه سرخ و سپید
اگر ایرانی آزاده شمایید درود
روزهاتان همه در شادی و شب هاتان عید

"علیرضا قزوه"

از یک بنده خدا

|
۱۳۸۸/۱۰/۲۶  16:00

اگر ...

(( مداد اگر به خطا میرفت  امکان محو خطا بود ..خودکار اگر بلغزد لغرش به پایش نوشته است..))

سهراب " از نقطه سر خط"

میخواستم مطلبی برایش بنویسم .صفحه ام پر شد از لغزش های خودکار.

میگذارم و میگذرم.

|
۱۳۸۸/۱۰/۲۱  23:00

عجب جادویی دارد

او که می آید همراه خود فراوان دارد توشه.

ترسو ها دست و پایشان می لرزد ٬ نفس هایشان به شماره می افتد .

نا امید ها آهی میکشند و میگویند : "بیاید ٬ هرچه زودتر بهتر." و در دل می گویند اما فعلا نه.

بی باک ها در آغوشش می گیرند به گرمی.

باز ترسوها میگویند : " ما اصلا به آمدنش فکر نمیکنیم٬دلمان می گیرد ."

عجب جادویی دارد حسش٬ غوغا به پا میکند.

من که حسش را دوست دارم.

به زندگی ام اعتبار می بخشد این حس "مرگ".

|
۱۳۸۸/۱۰/۲۱  21:00

بگذار این سالهای حرام بگذرد

نقل به مضمون از دکتر شریعتی :

"در میان اعراب رسم بوده وقتی دو قبیله می خواسته اند با هم بجنگند در دو طرف میدان خیمه های خود را بنا می کرده اند . بزرگترین خیمه هم مربوط به رئیس و فرمانده ی هر قبیله بوده است . ماه های حرام که می رسیده در بالای خیمه ی رئیس قبیله پرچمی سرخ میزدند به این معنا که اکنون ماه حرام است و ما منتظر می مانیم تا این ماههای حرام بگذرد و دوباره جنگ را شروع کنیم.

کربلا که می روی به گنبد حرم رئیسمان که می نگری پرچم سرخی می بینی که به احتزاز در آمده است.

بگذار این سالهای حرام بگذرد ..."

بگذار آقایمان بیاید ...

ببینم آنوقت علف هرزی جرات سبز شدن میکند ...

 

|
۱۳۸۸/۱۰/۱۰  18:00

اگر امروز عاشوراست

اگر امروز عاشوراست حسین کیست ؟

اگر امروز عاشوراست کربلا کجاست ؟

اگر امروز عاشوراست یزید کیست ؟

اگر امروز عاشوراست کوفیان کیستند ؟

اگر امروز عاشوراست عافیت طلبان کیستند ؟

اگر امروز عاشوراست خودخواهان کیستند ؟

اگر امروز عاشوراست من کیم ؟

به جوابها که بیندیشی خواهی دید :

اگر امروز عاشوراست ٬ که حسین باز تنهاست!!!

|
۱۳۸۸/۱۰/۰۸  23:00

...

" خیالت راحت و راهت خیانت
خیانت می کند راحت به راهت "
|
۱۳۸۸/۱۰/۰۸  1:00

امروز

امروز سالگرد ازدواجم بود

امروز سالگرد ازدواج همسرم بود

امروز جشن نگرفتیم

امروز کنار هم نبودیم

امروز به یاد هم بودیم

|
۱۳۸۸/۱۰/۰۷  22:00

بردارید و بروید

شما فروختيد شام غريبان را به شب يلدا

سر حسين را به هندوانه اي

تمام هندوانه هاتان تو زرد بود امسال

كه سرخ

سر حسين شهيد بود

شما اصحاب تخمه ايد

و سيب سرخ

سر بريدة مولا بود

انار دانه دانه

اشك زينب كبري بود

برويد سوار شتر شب شويد و

فيلترتان را برداريد و برويد...

"علیرضا قزوه"

|
۱۳۸۸/۱۰/۰۷  18:00

چه صبری دارد خدا

به یاد غم های خدا که می افتم دلم برایش می سوزد

بی شک خدا به یاد کارهایم که می افتد دلش برایم می سوزد

دلم برایش می سوزد وقتی دلش برایم می سوزد

چه صبری دارد خدا

|
۱۳۸۸/۱۰/۰۲  19:00

گاه و بیگاه

گاه و بیگاه می آیم و گاه و بیگاه میروم

من که گاه ٬ بیگاهم از خود

|
۱۳۸۸/۱۰/۰۲  1:00
www.ramesht.ir
چه بی صبرم من