آن روزها
پرستار تو را در آغوش من گذاشت و فرار کرد . پشت سرش پرستار دوم رفت .
پزشک فریادی از خشم زد که اگر قرار باشد برویم همه با هم میرویم و فعلا قرار این نیست .
پرستاران برگشتند .
صدام دو کوچه پایین تر موشک زده بود .
" راوی : مادرم "
پرستار تو را در آغوش من گذاشت و فرار کرد . پشت سرش پرستار دوم رفت .
پزشک فریادی از خشم زد که اگر قرار باشد برویم همه با هم میرویم و فعلا قرار این نیست .
پرستاران برگشتند .
صدام دو کوچه پایین تر موشک زده بود .
" راوی : مادرم "
امروز بنده ای از بندگان خدا وقتی برگه ی دعوتنامه اش را از یکی از کشورهای فرنگی دید
گفت : این سند آزادی من است .
پرسیدم آزادی از کجا و او پاسخ داد از ایران .
هرچه مرور میکنم می بینم چه بندی زیباتر از ایران ؟!
پیش خود تصور کنید وزارت ارشاد مجوز چاپ برای یک کتاب از یک نویسنده ی معروف صادر نمی کرد .
مثلا کتاب " آن روز که من روسپی شدم " نوشته ی "م . ر " یا " م . ش " ٬ شاید هم " ش . ر " . مثلا.
باز هم پیش خود تصور کنید عکس العمل جامعه ی به اصطلاح فرهیخته و روشنفکر ما را که ای داد و ای بیداد ٬ جهانیان به فریاد ما برسید که فرهنگ را آب برد و هنر را باد .
تصورتان را تا همینجا نگه دارید ٬ حال واقعیت را ببینید . کتاب آسمانی مان را آتش زده اند و اگر شما صدایی از دیوار شنیدید از این قشر به اصطلاح ٬ تاکید میکنم به اصطلاح روشنفکر ما هم خواهید شنید .
حاشا به غیرتتان . حاشا به غیرتمان با این روشنفکر هایمان .
نو رسیده : " از قرآن محافظت می کنیم " را حتما ببینید .
شنیده ام این یازده سپتامبر قرار است قرآن بسوزانند و حتما از رویش هم می پرند .
خب ٬ این هم نوعی تفریح عصر جاهلیت است برای خودش . یکی آخر سال چوب آتش میزند ٬
یکی وسط سال قرآن .
شنیده ام این یازده سپتامبر نهمین سالی میشود که خانه های پایین دست برجهای دوقلو آفتاب
می گیرند .
شنیده ام این یازده سپتامبر تولد مژده خانم است .
مژده خانم ، ای تو که ما را وبلاگ نشین کردی ، تولدت مبارک .
وقتی قلات نشد ٬
فهمیدم آنجا که نمی شوی تو را می شمارند .
نشدن هایت را می شمارند .
اما من ٬
من شکست خوردم ٬ نشدم ٬ اما نمی شمارمش .
من شدن را مشق می کنم ٬
این را از اولین استاد معماری ام آموخته ام .
این را از خالقم دیده ام .
شمشیر و نبرد و صبر .
زهرا و درب شکسته و صبر .
یتیم و نوازش و صبر .
عقیل و آتش و صبر .
مالک و زهر و صبر .
نخلستان و چاه و صبر .
محراب و ضربت و وصال یار و بی صبری .
"علی بن ابی طالب"