(6) برای آقای دزد

مدتی پیش عینک دودی آبا و اجدادی ام را بردی با دسته کلیدم .

مدتی پیشتر کیفم را بردی با متعلقاتش .

امروز هم زاپاس ماشینم را بردی بدون آچار چرخش .

باید به فکر دزدگیری باشم برای شخص خودم ، اینقدر که تو بیهوده پسندی .

 

نو رسیده : بچه های شیراز اینجا را حتما بخوانند .

نورسیده ۲ : با تشکر از مژده خانم بابت طراحی قالب .

|
۱۳۸۹/۱۰/۳۰  23:00

الهی نامه

 

الهی ـ گاهی ـ نگاهی

 

|
۱۳۸۹/۱۰/۲۶  1:00

رضای ایران (بوی باران , عطر خاک)

نویسنده ی محترم وبلاگ "بوی باران ٬ عطر خاک"  اینبار میهمان من هستند .

"لایق وصل تو که من نیستم  /  اذن به یک لحظه نگاهم بده"

آخرین باری که آمدم همین ها را زمزمه کردم . یادت می آید آقا ؟

هنوز نگاه مهربانت را حس میکنم . این یعنی اینکه هستی . یعنی هنوز تنها نشده ام .

 

|
۱۳۸۹/۱۰/۱۷  21:00

رضای ایران

 از پیرمرد پرسید برای چه اینجا آمده ای ؟

انگار که سوال احمقانه ای شنیده باشد جواب داد : برای زیارت .

پرسید : زیارت آمده ای که چه ؟

پاسخ داد : که سلامتی بگیرم .

پرسید : سلامتی میخواهی که چه کنی ؟

پاسخ داد : که بتوانم به زیارت بیایم .

زیارت می آمد که سلامتی بگیرد . سلامتی می خواست که به زیارت بیاید .

چه دور عاشقانه ای . چه دور خالصانه ای .

 

همین عنوان را در کوچه های بغلی بخوانید

یادداشت های اتفاقیه (یوسف شیروانیان)

وقتی دلم تنگ می شود

بوی باران , عطر خاک

پرسه خیال

مسیر سپید

میثاق

انتهای بیراهه

حرف های نزدیک

یادداشتهای غار

ترخون

وب نوشت های یک دانشجو

پنجره

ساحل نشین

منتظر پرواز

من او

آنسوی مغاک بیگذر

طنز تلخ , قهوه اسپرسو (ما , ریحانه)

هجوم سایه ها ( یکی از بستگان خدا )

بی تو با تو بودن ( سحر طه )

مینی تاک (هانیه)

تبسم خدا (رضا عارفانه)

روزهای یک من

 

 


 

 
|
۱۳۸۹/۱۰/۱۷  21:00

قرار ما

 

قرار نبود من در تنهایی ام فرو روم .

نورسیده : یوسف عزیزتر از برادرم هم خانه ی جدیدش را افتتاح کرد . دلمان شاد شد . اینجاست

نورسیده ۲ : دیروز یکی از اهالی کوچه پس کوچه های کاغذی را از نزدیک زیارت کردم . راستش را بگویم ٬ وبلاگش را زیاد نمی خوانم . خودش را خیلی خیلی دوست داشتم . علی آقا سلام

|
۱۳۸۹/۱۰/۱۱  18:00

دور عاشقانه

در تو تمام می شوم .

از تو شروع گشته ام .

چه دور عاشقانه ای .

|
۱۳۸۹/۱۰/۰۷  21:00

گلریزان


این روزها که در دنیای مجازی همه به دنبال نان و نام و فان* هستند یکی از اهالی کوچه پس کوچه هایمان اینجا  گلریزانی به راه انداخته و سبب خیر شده است . دست مریزاد آقا مهدی .

* فان همان fun خودمان است . نمونه اش این انتخابات بی مایه ی وبلاگی .

|
۱۳۸۹/۱۰/۰۶  19:00

آمده ام که ماندگار شوم


این همه بالا و پایین می شویم و جان میکنیم و دل می شکنیم و دلمان را می شکنند و حرف می زنیم و حرف می شنویم و آخر یک روز توی کوچه ، همسایه ی مان آن یکی همسایه ی مان را میبیند و می گوید فهمیدی فلانی مُرد .

این همه بیهودگی از تو بعید است . می دانم ٬ آمده ام که ماندگار شوم .

پی نوشت : جای یوسف این هفته خالیست .

همین عنوان را در کوچه های بغلی بخوانید

وقتی دلم تنگ می شود

بوی باران , عطر خاک

پرسه خیال

مسیر سپید

میثاق

انتهای بیراهه

بلوغ کال

یادداشتهای غار

ترخون

وب نوشت های یک دانشجو

پنجره

ساحل نشین

منتظر پرواز

من او

آنسوی مغاک بیگذر

طنز تلخ , قهوه اسپرسو (ما , ریحانه)

هجوم سایه ها ( یکی از بستگان خدا )

بی تو با تو بودن ( سحر طه )




|
۱۳۸۹/۱۰/۰۳  21:00
www.ramesht.ir
چه بی صبرم من