شیشه ی عمرِ اول

 

نام : سُلطان

شهرت : خیلی

شغل : شهرت

علّتِ مرگ : افتادن از روی اسب

توضیحات : سُلطان به همراه وزیر خود به کیش سفر کرده است . در لحظه ی ورود به کیش ماتِ دختری کیشوند گردیده ، حواسش پرت شده و از روی اسب به زمین افتاده است . اسب یابو بازی در آورده ، چند لگد به نقاط حساسِ سُلطان وارد کرده و جانِ ایشان را به جان آفرین تسلیم نموده است .

توضیحاتِ تکمیلی : آخرین گزارشات حاکی است دختر کیشوند به عقد وزیرِ سُلطان در آمده ، اسبِ سُلطان خرِ یکی از سربازان ایشان گردیده و سُلطان در کیش همچنان مات است .

 

پی نوشت : " شیشه ی عمر " مجموعه ای است که عکس هایش را یکی از دوستانم گرفته و به من داده تا برایشان متن بنویسم . هر کدام از عکس ها شیشه ی عمرِ یک " انسان " است ؛ و متن ها توضیحاتی است در مورد آن " انسان " . از دوست مذکور بسیار ممنونم .

اطلاع رسانی : "مژده" دوباره دلش تنگ شده است .

 

پی نوشتِ ضروری : شاید امیرِمان امروز را می دید که بانویش را پنهانی به خاک سپرد . سحر نزدیک است ؛ قرنهاست .

هم خانه ی : شیشه نویسی |
۱۳۹۲/۰۲/۱۹  23:00
www.ramesht.ir
چه بی صبرم من